تلماک

لغت نامه دهخدا

تلماک. [ ت ِ ل ِ ] ( اِخ ) تلماکوس. تلماق. رجوع به تلماکوس شود.

فرهنگ فارسی

رمانی حماسی اثر فنلون که تقلیدی جالب توجه از اشعار قدیم است و آن بمنظور تربیت دوک د بور گنی تالیف شده .

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:ماجراهای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن فال مارگاریتا فال مارگاریتا