یخ تراش

لغت نامه دهخدا

یخ تراش. [ ی َ ت َ ] ( اِ مرکب ) ابزاری که بدان یخ را می شکنند و می تراشند. ( ناظم الاطباء ). آلتی آهنین چون اره برای تراشیدن یخ پالوده و جز آن. داس گونه ای که بدان یخ تراشند پالوده و غیره را. اره درشت به شکل داسی هلالی تراشیدن یخ را. ( یادداشت مؤلف ). افزاری باشد به صورت داس که بدان یخ تراشند. ( آنندراج ) :
یخ تراشی که به دست مه خود می بینم
به ز ماه نو عید رمضان است مرا.سیفی.|| ( نف مرکب ) تراشنده یخ.

فرهنگ عمید

ابزاری مانند داس که با آن یخ را می تراشند.

فرهنگ فارسی

( اسم ) افزاری داس مانندکه بدان یخ را می تراشنا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال ورق فال ورق فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال رابطه فال رابطه