گز پرست

لغت نامه دهخدا

گزپرست. [ گ َ پ َ رَ ] ( نف مرکب ) پرستنده درخت گز :
بزه کن کمان را و این تیر گز
بدین گونه پرورده آب رز
ابرچشم او راست کن هر دو دست
چنان چون بود مردم گزپرست.فردوسی.و رجوع به فهرست ولف شود.

فرهنگ فارسی

پرستنده درخت گز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم