کج افتادن

فرهنگ معین

(کَ . اُ دَ ) (مص ل . ) (عا. ) کج کردن ، دشمن شدن .

فرهنگ فارسی

( مصدر ) کج افتادن با کسی . ۱ - بدو بد بین شدن . ۲ - تصمیم باذیت او گرفتن .

ویکی واژه

(عا.)
کج کردن، دشمن شدن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم