پیشانی کردن

لغت نامه دهخدا

پیشانی کردن. [ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) گستاخی کردن. بیشرمی نمودن :
سپر از غمزه ٔمست تو بیندازد چرخ
با دو ابروی تو خود کس نکند پیشانی.نزاری.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) گستاخی کردن بیشرمی کردن : سپر از غمز. مست تو بیندازد چرخ با دو ابروی خود کس نکند پیشانی . ( نزاری )
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ای چینگ فال ای چینگ فال قهوه فال قهوه فال اوراکل فال اوراکل