پهناور کردن

لغت نامه دهخدا

پهناور کردن. [ پ َ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) اِعراض. ( منتهی الارب ). پهناور گردانیدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- فراخ کردن وسیع ساختن . ۲- عریض کردن اعراض .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال رابطه فال رابطه