وزارت دوره عباسیان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] وزارت در دوران عباسیان شامل وزارت تنفیذ و وزارت تفویض می شد. وزارت تنفیذ به اجرای دستورهای خلیفه منحصر بود و وزیر اقدام شخصی مستقلی نداشت؛ اما وزیر تفویض در همه کارهای حکومتی دخالت داشت.
«وزیر» در لغت به معنای معاون، هم پشت و مددکار می باشد و در اصطلاح همنشین خاص پادشاه که مشیر تدبیر و ظهیر سریر باشد و تحمل بار گران مملکت نماید، گفته می شود. ظاهراً چون وزیر در مقدمه ی برداشتن بار سلطنت و ریاست با سلطان متفق می باشد؛ لهذا به این لقب ملقب شده است.
به کارگیری منصب وزارت
بعد از پیروزی سپاهیان عباسی بر امویان و قبل از بیعت با "ابوالعباس سفاح" به عنوان خلیفه، منصب وزارت که از مناصب ایرانی قدیم است، به کار گرفته شد. هنگامی که ابوالعباس نظام وزارت را پذیرفت، به تحول حکومت و گرایش های آن به سوی تمرکزگرایی و توزیع قدرت احترام گذاشت. این کار به تشویق ایرانی ها انجام شد. آنان ابوسلمه خلال را وزیر آل محمد خواندند و ابوالعباس او را پذیرفت. در دوران ابوسلمه، قدرت وزیر به شکل روشن مشخص نبود. با اینکه او را وزیر می نامیدند؛ اما از قدرت و اختیارات کامل در همه دیوان برخوردار نبود و اختیارات وزیر مشخص نبود.وزیر، جانشین خلیفه بود که در هر کاری قائم مقام وی محسوب می شد. وزیر، امور مملکت را اعم از شئون لشکری و کشوری اداره می کرد. سپاه و امور جنگ، مالیات و عایدات تحت نظر او بود. مراسلات و فرمانها را به نقاط مختلف دور و نزدیک می فرستاد. وزرا نیز چند معاون و منشی داشتند. وزیر در راس بود؛ اما منشی و نویسنده در مراتب و مقامات خود می توانست، ترقی داشته باشد و وزیر شود.
وزارت ایرانیان در خلافت عباسیان
بعد از جنبش خراسانیان، در نیمه اول قرن دوم هجری که به همت و راهنمایی فکری و عملی ایرانیان منجر به سقوط دولت امویان و استقرار حکومت عباسیان گردید؛ نفوذ ایرانیان در دستگاه خلافت عباسیان پیشرفت قابل ملاحظه ای نمود. در حقیقت باید گفت مقررات دولت ساسانیان بوسیله ایرانیان آگاه به دربار دولت عباسیان منتقل شد؛ زیرا بسیاری از وزیران و سرداران سپاه آنان ایرانی بودند.از همان دوران نخست خلافت عباسیان، کتاب «عهد اردشیر» که به عنوان قانون اساسی دولت ساسانیان بوده، جزء مواردی گردید که می بایست، به خلیفه زادگان و ولیعهدان آموخته شود. چنانکه نوشته اند، وقتی معلم "الواثق بالله" (فرزند مامون) از مامؤن پرسید که به او چه بیاموزد، خلیفه گفت: «به او کلام خدای تعالی را بیاموز و او را وادار تا (عهد اردشیر) را بخواند و کتاب کلیله و دمنه را از برکند».
وزارت در عصر اول عباسی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم