ننگ نامی

لغت نامه دهخدا

ننگنامی. [ ن َ ] ( حامص مرکب ) بدنامی. سوء شهرت. ( فرهنگ فارسی معین ) : و چنین ننگنامی او در اشیاع ماند. ( معارف بهاء ولد ص 49 از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

بد نامی سوئ شهرت : و چنین ننگ نامی او در اشیاع ماند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت استخاره کن استخاره کن فال سنجش فال سنجش