مثل راندن. [ م َ ث َ دَ ] ( مص مرکب ) مثل آوردن. مثل زدن. مثل ذکر کردن. مثل نقل کردن : راند خواهم ز گفته هات مثل گفت خواهم ز کرده هات سمر.مسعودسعد ( دیوان چ رشید یاسمی ص 214 ).رجوع به مثل زدن شود.
فرهنگ فارسی
( مصدر ) مثل زدن : راند خواهم ز گفته هات مثل گفت خواهم ز کرده هات سمر . ( مسعود سعد )