فن ساختن

لغت نامه دهخدا

فن ساختن. [ ف َ ت َ ] ( مص مرکب ) حیله ساختن. حیله کردن. تدبیر کردن :
دل شیرین حساب شیر میکرد
چه فن سازد، در آن تدبیر میکرد.نظامی.بی بخت چه فن سازم تا برخورم از وصلت
بیمایه زبون باشد هرچند که بستیزد.سعدی.

فرهنگ فارسی

حیله ساختن .حیله کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مکعب فال مکعب فال انگلیسی فال انگلیسی فال چای فال چای فال تک نیت فال تک نیت