دانشنامه اسلامی
دختر شعیب (علیه السّلام)، هنگام بازگشت نزد موسی (علیه السّلام) و گفتگو با وی، حرکت توام با حیا و آزرم داشت.«فجاءته احدهما تمشی علی استحیاء قالت ان ابی یدعوک لیجزیک اجر ما سقیت لنا..؛ ناگهان یکی از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالی که با نهایت حیا گام برمی داشت، گفت: پدرم از تو دعوت می کند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را که برای ما انجام دادی به تو بپردازد. هنگامی که موسی نزد او (شعیب) آمد و سرگذشت خود را شرح داد، گفت: نترس، از قوم ظالم نجات یافتی!»
← عفت در راه رفتن
۱. ↑ قصص/سوره۲۸، آیه۲۵.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حیای دختر شعیب».
...