حب الغول

لغت نامه دهخدا

حب الغول. [ ح َب ْ بُل ْ ] ( ع اِ مرکب ) شجره لبنی. عبهر. اصطراک. میعة. شجره مریم. ثمره شجرالاصطراک و در بیت المقدس ازآن دانه های سبحه کنند.

فرهنگ فارسی

ثمرگیاه بنژوئن را گیوند
شجره لبنی شجره مریم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال ای چینگ فال ای چینگ فال درخت فال درخت فال کارت فال کارت