تامین دلیل

لغت نامه دهخدا

تأمین دلیل. [ ت َءْ ن ِ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ( اصطلاح قضایی ) توقیف دفاتر و اوراق و سایر چیزهایی که ممکن است برای اثبات دعوی به آنها استناد شود بمنظور جلوگیری از نابود شدن آنها، و یا توقیف دفاتر و اوراق و علائم و آثاری که نزد خوانده موجود است و ممکن است در اثبات دعوا مؤثر باشد.

فرهنگ فارسی

توقیف دفاتر و اوراق و سایر چیزهائی که ممکن است بر اثبات دعوی به آن ها اسناد شود به منظور جلوگیری از نابود شدن آن ها و یا توفیق دفاتر و اوراق و علائم و آثاری که نزد خوانده موجود است و ممکن است در اثبات دعوا موثر باشد .

دانشنامه آزاد فارسی

تأمین دلیل
در صورتی که دلایل، مدارک و مستندات یا وضعیتی که دلیل ادعاست، در معرض تضییع و تفریط باشد و تا زمانی که دادگاه رسیدگی و حکم صادر کند، وضع آن ها تغییر نماید، مدعی می تواند از دادگاه بخواهد وضعیت را از نزدیک مشاهده و معاینه و صورت جلسه نماید، مانند این که مستأجری در ملک مورد اجاره تغییراتی داده و همین تغییر وضع، دلیل تخلف او از قرارداد اجاره باشد و مالک بخواهد بعداً آن را به عنوان دلیل و مستند دعوای خود به دادگاه ارائه نماید، در این صورت می تواند درخواست تأمین دلیل کند، تا با مشاهدۀ وضعیت، آن را ثبت و به همان صورت که مشاهده می کند، صورت جلسه نماید (مادۀ ۱۴۹ قانون آئین دادرسی مدنی). با تصویب آیین نامۀ اجرای مادۀ ۱۸۹ برنامۀ سوم توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی صدور قرار تأمین دلیل و اجرای آن به شورای حل اختلاف واگذار شده است. صورت جلسۀ تأمین دلیل، فی نفسه دلیل نیست.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال نخود فال نخود فال امروز فال امروز فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی