طبیبه

لغت نامه دهخدا

( طبیبة ) طبیبة. [ طَ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) مؤنث طبیب. زن بجشک. آسیة. || زمین دراز. || جامه دراز. || ابر دراز. || پوست. ج ، طِباب. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ عمید

پزشک (زن ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) مونث طبیب .
مونث طبیب یا زمین دراز یا جامه دراز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع