ضرب گرفتن

لغت نامه دهخدا

ضرب گرفتن. [ ض َ گ ِ رِ ت َ ] ( مص مرکب ) طبل زدن اصولدار مطربان و ورزشکاران. اصول نگاه داشتن با دورویه و ضرب و نقاره و طبل و امثال آن.

فرهنگ فارسی

( صفت ) نگاهداشتن اصول با ضرب دو رویه نقاره طبل و امثال آن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال شمع فال شمع فال فنجان فال فنجان فال لنورماند فال لنورماند