سپیدجامه

لغت نامه دهخدا

سپیدجامه. [ س َ / س ِ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) آنکه جامه سپید پوشد. سفیدپوش :
طاعت ماست در گنه کز پی نام درخورد
روی سپیدجامه را داغ سیاه گازری.خاقانی.مرد خداپرست که تقوی طلب کند
خواهی سپیدجامه و خواهی سیاه باش.؟

فرهنگ عمید

کسی که لباس سفید بر تن کند، سفیدپوش: مرد خداپرست که تقوی طلب کند / خواهی سپیدجامه و خواهی سیاه باش (؟: لغت نامه: سپیدجامه ).

فرهنگ فارسی

آنکه جامه سپید پوشد سفید پوش
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال جذب فال جذب