حندس

لغت نامه دهخدا

حندس. [ ح ِ دِ ] ( ع ص ) شب تاریک. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). و در حدیث است : فی لیلةظلماء حندس. و نیز گویند: لیلة حندسة. ( اقرب الموارد ). ج ، حنادس. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || ( اِمص ) تاریکی. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ) ( ناظم الاطباء ). ظلمت. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

شب بسیارتاریک.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال میلادی فال میلادی فال احساس فال احساس