بادس

لغت نامه دهخدا

بادس. [ دِ ] ( اِخ ) نام دو موضع است در مغرب یکی بادس زاب و دیگری بادس فاس بکنار دریا نزدیک فاس است. ( از معجم البلدان ). رجوع به الحلل السندسیه جزء 1 ص 63 و 68 و قاموس الاعلام ترکی و مراصد الاطلاع شود.
بادس. [ دِ ] ( اِخ ) ابن حیوس. فرزند حیوس صنهاجی ، از امرای اندلس بود که بناهای شهر اغرناطه در زمان او آباد و تکمیل شد و این شهر در روزگار انقلاب اندلس ضد اعراب احداث شد. ( از الحلل السندسیه ج 1 ص 129 ).

فرهنگ فارسی

از امرای آندلس بوده است

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بادس، شهر و بندرگاهی در ساحل مدیترانه ای کشور مغرب که اکنون ویرانه های آن باقی است.
این محل در ۱۱۰ کیلومتری جنوب شرقی تطوان، مابین ناحیه غُماره و ریف، در سرزمین بنی یَطُّوفَة (به تلفظ عامیانه: بْنی یِطُّفْت) در نزدیکی مصبّ رودی به نام تالان بادس (به تلفظ عامیانه: تالِمبادِس) قرار دارد.کوشیده اند تا بادس را همان «پاریه تینا» ی مذکور در سیاحتنامه آنتونینوس قلمداد کنند، ولی این اسمِ مکان باستانی را با خلیج کوچک محصورتری به نام «یَلّیش» (= ایریس در نقشه های غربی) که هفت کیلومتری جنوب غربی آن واقع است نیز می توان تطبیق کرد.شهرِ بادس و بندر آن قسمتی از قلمرو نُکور بود و بعداً جزو امیرنشین ادریسی بنی عُمَر شد.
ایجاد پایگاه دریایی در بادس
مُرابطین و موحدین و مَرینیان آن را پایگاه دریایی خویش قرار دادند و به ایجاد استحکامات در آن پرداختند.مؤلفِ المقصد (پایان قرن هفتم/ سیزدهم) و به ویژه لئوی افریقایی (ابتدای قرن دهم/ شانزدهم) بادس را شهرکی مشتمل بر ۶۰۰ خانوار توصیف می کنند.
بادس و پرداخت خراج
شهر در زمان حکومتِ ابوسعید مَرینی (۷۰۹ـ۷۳۱/۱۳۱۰ـ۱۳۳۱)، مانند مَلیلَه و عَرائش، هزار دینار خراج می پرداخت.بندرگاه آن دارای کارگاهی بود که در آن جا از چوب سدر که از کوه های مجاور می آوردند، کرجی و انواع دیگر قایق ساخته می شد.
شغل اهالی بادس
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تماس فال تماس فال ای چینگ فال ای چینگ