لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
اسراف کار
لغت نامه دهخدا
اسراف کار. [ اِ ] ( ص مرکب ) که گزاف خرج کند. ول خرج. مسرف. مبذّر.
فرهنگ عمید
اسراف کننده، کسی که بی اندازه خرج می کند، ولخرج، مسرف.
فرهنگ فارسی
که گزاف خراج کند
گزارش محتوای نامناسب
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال انبیا
فال لنورماند
فال آرزو
فال تاروت