استنصار

لغت نامه دهخدا

استنصار. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) یاری خواستن. ( زوزنی ) ( غیاث ).

فرهنگ عمید

کمک خواستن، یاری خواستن.

فرهنگ فارسی

طلب نصرت کردن، یاری خواستن، کمک خواستن ازکسی برای دفع دشمن
یاری خواستن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشقی فال عشقی فال تاروت فال تاروت فال پی ام سی فال پی ام سی فال چوب فال چوب