لت زدن

لغت نامه دهخدا

لت زدن. [ ل َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) سیلی زدن. چک زدن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) ۱- سیلی زدن تپانچه زدن . ۲- خدشه بکسی وارد آوردن ( یکی بود یکی نبود . چا . ۳ ) ۱۲۵ : ۲- چیزی را با چوب هم زدن و آمیختن .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم