قیطون

لغت نامه دهخدا

قیطون. [ ق َ ] ( اِ ) به لغت مصری گنجینه. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). گنجینه. ( برهان ) ( آنندراج ). || خانه خرد در خانه کلان بلغت اهل مصر. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ) ( ناظم الاطباء ). || کناره و حاشیه و سجافی که از ابریشم بافند. ( ناظم الاطباء ). قیطان. ( آنندراج ). رجوع به قیطان شود.
قیطون. [ ق ] ( اِخ ) شهری است در افریقیه و تا قفصه سه مرحله و تا نفطه یک مرحله فاصله دارد. ( از معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) قیطن : سوراخ بود دلم چورانبان زان قیطونهای موش دندان .
شهری است در افریقیه و تا قفصه سه مرحله و تا نفطه یک مرحله فاصله دارد .

فرهنگ اسم ها

اسم: قیطون (پسر) (عربی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: gheyton) (فارسی: قیطون) (انگلیسی: gheyton)
معنی: از شخصیتهای شاهنامه، نام پادشاه مصر در زمان حکومت اسکندر مقدونی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ استخاره کن استخاره کن