علی عراقی

لغت نامه دهخدا

علی عراقی. [ ع َ ی ِ ع ِ ] ( اِخ ) ابن زین العابدین بن هاشم عراقی حسینی فاسی. مکنی به ابوالحسن. عالم و ادیب و نحوی بود ودر سال 1194 هَ. ق. درگذشت. او را فهرستی است. ( ازمعجم المؤلفین از فهرس الفهارس کتانی ج 1 ص 346 ).
علی عراقی. [ ع َ ی ِ ع ِ ] ( اِخ ) ابن محمدبن هلال جزائری عراقی شیخی. مشهور به ابن هلال. رجوع به علی جزائری شود.
علی عراقی. [ ع َ ی ِ ع ِ ] ( اِخ ) ابن هاشم عراقی حسنی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به زین العابدین. متوفی در سال 1194 هَ. ق. او را فهرستی است. ( از معجم المؤلفین از دلیل مورخ المغرب ابن سودة ص 358 ).
علی عراقی. [ ع َ ی ِ ع ِ ] ( اِخ ) ابن هلال جزائری عراقی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به زین الدین. رجوع به علی جزائری شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال لنورماند فال لنورماند فال احساس فال احساس فال ورق فال ورق فال تخمین زمان فال تخمین زمان