طلاکوبی

لغت نامه دهخدا

طلاکوبی. [ طِ / طَ ] ( حامص مرکب ) عمل طلاکوب.

فرهنگ معین

( ~ . ) [ ع - فا. ] (اِمص . ) کوبیدن فلزهای براق به ویژه طلا و نقره به صورت نقش های زینتی یا نوشته بر سطح دلخواه ، زرکوبی .

فرهنگ عمید

زینت دادن و نقش ونگار کردن چیزی با ورق های طلا، شغل و عمل طلاکوب.

فرهنگ فارسی

عمل و شغل طلا کوب .

ویکی واژه

کوبیدن فلزهای براق به ویژه طلا و نقره به صورت نقش‌های زینتی یا نوشته بر سطح دلخواه، زرکوبی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم