شقه کردن
شقه کردن. [ ش ِ ق ْ / ش َق ْ ق َ / ق ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) به دو نیم کردن. نصف کردن. دونیمه ساختن. ( یادداشت مؤلف ). دوپاره کردن. ( فرهنگ فارسی معین ) : تو مرا با شمشیر شقه میکنی ؟ آنکه مرا شقه بکند هنوز به دنیا نیامده است. ( امیر ارسلان چ محجوب ، جیبی ص 201 ).
( ~ . کَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م . ) دوپاره کردن .
( مصدر ) دو پاره کردن : تو مرا با شمشیر شقه می کنی ? آن که مرا شقه کند هنوز به دنیا نیامده است .
{splitting} [علوم و فنّاوری غذا] فرایند نصف کردن لاشه از قسمت تیرۀ پشت
دوپاره کردن.