شاه جانی. ( ص نسبی ، اِ ) ظاهراً به پارچه های لطیفی که از مرو بدست می آمده است اطلاق شده و در قرن دهم این کلمه بطور مطلق به معنی قماش لطیف بکار رفته است. ( دزی ج 1 ص 717 بنقل از لطایف ثعالبی ص 119 ). شاه جانی. ( ص نسبی ) منسوب به شاه جان ، نام مرو که پایتخت خراسان بوده است. ( دزی ج 1 ص 717 ) : شمس المعالی دو هزار مرد از کردان شاهجانی بمدافعت او فرستاد تا او را از آن حدود ازعاج کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ). رجوع به شاه جان شود.
فرهنگ معین
(ص نسب . ) ۱ - منسوب به شاهجان (شهر مرو ). ۲ - پارچه ای لطیف که در شهر مرو بافته می شد. ۳ - پارچة لطیف (مطلقاً ).
فرهنگ عمید
۱. از مردم شاهجان. ۲. (اسم، صفت نسبی ) پارچۀ لطیفی که در شاهجان بافته می شد.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱ - منسوب به شاهجان ( شهر مرو ) . ۲ - پارچه ای لطیف که در شهر مرو بافته میشد . ۳ - پارچه لطیف ( مطلقا ) منسوب به شاه جان نام مرو که پایتخت خراسان بوده است : شمس المعالی دو هزار مرد از کردان شاهجانی بمدافعت او فرستاد تا اورا از آن حدود از عاج کردند ٠