سرخرمن

لغت نامه دهخدا

سرخرمن. [ س َ رِ خ َ م َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) هنگامی که محصول را خرمن کنند.
- وعده سرخرمن ؛ وعده دور.
- وقت سرخرمن ؛ زمان فرارسیدن خرمن.

فرهنگ معین

(سَ خَ مَ ) (اِمر. ) حقوق و عوارضی که کدخدا از رعایا می گیرد.

فرهنگ فارسی

هنگامی که محصول را خرمن کنند وقت سرخرمن زمان فرا رسیدن خرمن

ویکی واژه

حقوق و عوارضی که کدخدا از رعایا می‌گیرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم