سخت میر

لغت نامه دهخدا

سخت میر. [ س َ ] ( نف مرکب ) آنکه جانش بدشوار برآید. ( آنندراج ) :
مشو در حساب جهان سخت گیر
همه سخت گیری بود سخت میر.نظامی.

فرهنگ فارسی

آنکه جانش بدشوار بر آید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم