زریوند

لغت نامه دهخدا

زریوند. [ زَ ری وَ ] ( اِخ ) نام مبارزی است مازندرانی. ( برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( از فرهنگ رشیدی ) ( شرفنامه منیری ) ( آنندراج ). مبارزی بوده از مبارزان. ( جهانگیری ) :
زریوند مازندرانی منم
که بازی بود جنگ اهریمنم.نظامی ( از جهانگیری ).سوی میمنه در صف رومیان
زریوند گیلی کمر بر میان.امیرخسرو ( ایضاً ).

فرهنگ فارسی

نام مبارزی است مازندرانی مبارزی بوده از مبارزان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال اعداد فال اعداد فال ای چینگ فال ای چینگ فال ورق فال ورق