روز بار

لغت نامه دهخدا

روز بار. [ زِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) روزی که پادشاهان دیوان کنند و بار عام دهند :
علی عالی اعلا که چوب حاجب او
سر ینال و تکین را بروز بار شکست.سنایی ( از آنندراج ).روز بار تو سود کرد جهان
تا جهان است روز بار تو باد.؟

فرهنگ فارسی

روزی که پادشاهان دیوان کنند و بار عام دهند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم