لغت نامه دهخدا روبرو شدن. [ ب ِش ُ دَ ] ( مص مرکب ) مواجه شدن. مقابل شدن. محاذی یکدیگر واقع گشتن. || بهم رسیدن. نزدیک یکدیگر آمدن : دو لشکر بهم روبرو شدند. ( یادداشت مؤلف ).