رهگرای

لغت نامه دهخدا

رهگرای. [ رَ گ َ / گ ِ ] ( نف مرکب ) رهگرا. راهگرا. راهگرای. راهرو. عازم. ( یادداشت مؤلف ) : لشکر افغان و اوزبک که از قزلباش محسوب بودند بعد از قتل نادرشاه رهگرای قندهار گردیدند. ( مجمل التواریخ گلستانه ). رجوع به راه گرای شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ابجد فال ابجد