رشون

لغت نامه دهخدا

رشون. [ رُ ] ( ع ص ) گوسپندان چرنده. ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).
رشون. [ رُ ] ( ع مص ) مصدر به معنی رَشْن. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). طفیلی گردیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به رَشْن شود.

فرهنگ فارسی

مصدر به معنی رشن . طفیلی گردیدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم