ده هزاران

لغت نامه دهخدا

ده هزاران. [ دَه ْ هََ / هَِ ] ( اِ مرکب ) ( اصطلاح نرد ) ده هزار. ( ناظم الاطباء ) ( جهانگیری ) ( از برهان ) ( از آنندراج ). رجوع به ده هزار شود. || برای مبالغه و کثرت نیز در نظم و نثربه کار رود. رجوع به ترکیب ده هزار در ذیل ده شود.

فرهنگ فارسی

جمع ده هزار ده هزارها
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال زندگی فال زندگی فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال عشق فال عشق