درختک

لغت نامه دهخدا

درختک. [ دِ رَ ت َ ] ( اِ مصغر ) مصغر درخت. ( آنندراج ). درخت پست. درخت کوتاه. گلبن. ( ناظم الاطباء ). درخت خرد. بته. بوته. درختچه. ثُمنُش. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
درختک. [ دِ رَ ت َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ورزق بخش داران شهرستان فریدن ، واقع در 5هزارگزی خاور داران و 3هزارگزی راه ماشین رو دامنه به بوئین ، با 410 تن سکنه. آب آن از قنات و چشمه و راه آن فرعی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10 ).

دانشنامه عمومی

درختک ( فریدن ) ، روستایی از توابع بخش زنده رود شهرستان فریدن در استان اصفهان ایران است.
در گذشته مردم روستا از مسیحیان ارمنی بودند. امروزه اکثریت مردم این روستا از ترک ها و اقلیتی مردم بختیاری می باشند که پس از مهاجرت ارامنه در این روستا ساکن شده اند.
این روستا در دهستان ورزق قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۹۲ نفر ( ۹۲خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم