لغت نامه دهخدا
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان ابهررود بخش ابهر شهرستان زنجان. دارای 255 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و بادام و انگور. شغل اهالی زراعت و گله داری و قالیچه و جاجیم بافی و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
خلیفه لو.[ خ َ ف ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان قشلاقات افشار بخش قیدار شهرستان زنجان. دارای 256 تن سکنه. آب آن از قزل اوزن و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی و راه مالرو است. و ساکنان آن از طایفه شاهسون افشارند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان ارشق بخش حومه شهرستان خیاو، دارای 162 تن سکنه. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
خلیفه لو. [ خ َ ف ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان دیکله بخش هوراند شهرستان دیکله. دارای 237 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات و سردرختی و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).