خاک جلوگیر

لغت نامه دهخدا

خاک جلوگیر. [ ک ِ ج ِ ل َ / لُو ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زمینی که از آنجا دل برآمدن نخواهد. ( آنندراج ) :
چون برق فتادیم بخاشاک تعلق
زین خاک جلوگیر بیک گام گذشتیم.صائب ( از آنندراج ).

فرهنگ فارسی

زمینی که از آنجا دل بر آمدن نخواهد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم