خاطر داشتن

لغت نامه دهخدا

خاطر داشتن. [ طِت َ ] ( مص مرکب ) میل داشتن. علاقه داشتن. توجه داشتن.دوست داشتن. پسند کردن. ( ناظم الاطباء ) :
میان عاشقان صاحب نظر نیست
که خاطر پیش منظوری ندارد.سعدی ( طیبات ).- به خاطر داشتن ؛ در حفظ داشتن. از بر داشتن.

فرهنگ فارسی

میل داشتن علاقه داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال اوراکل فال اوراکل فال تاروت فال تاروت فال زندگی فال زندگی