لغت نامه دهخدا تعطش. [ ت َ ع َطْ طُ ] ( ع مص ) تشنه نمودن بتکلف. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). تشنگی نمودن بی تشنگی. ( از اقرب الموارد ). || تشنگی و تشنه شدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).
فرهنگ عمید ۱. اظهار عطش کردن، خود را به تشنگی زدن.۲. اظهار اشتیاق کردن به کسی یا چیزی، مانند اشتیاق تشنه به آب.