بلوص

لغت نامه دهخدا

بلوص. [ ب َ / ب َل ْ لو ] ( اِخ ) معرب بلوچ ، که قومی است. و رجوع به بلوچ شود.
بلوص. [ ب ِل ْ ل َ ] ( ع اِ ) ابوبریص. ( ذیل اقرب الموارد از قاموس ). بلص. بلصة. رجوع به بلص و بلصة شود.

فرهنگ فارسی

ابو بریص ٠ بلص ٠ بلصه ٠
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم