اشلگل

لغت نامه دهخدا

اشلگل. [ اِ ل ِ گ ِ ] ( اِخ ) ایلیا ( 1718 - 1749 م. ). شاعر آلمانی که در یکی از شهرهای ساکس متولد شد. تعدادی از منظومه ها بشیوه شعرای قدیم لاتن و یونان برشته نظم کشید و مدتی اشعارش بسیار شهرت داشت ، ولی اکنون آثار او متروک شده است.
اشلگل. [ اِ ل ِ گ ِ ] ( اِخ ) اوگوست ( 1767 - 1845 م. ). شاعر آلمانی و برادرزاده ایلیا اشلگل که در هانور متولد شد. خدمات بسیار به فرهنگ و ادبیات آلمان کرد و مخصوصاً مهارت کاملی در شیوه انتقاد ادبی داشت. در اواخر به تعلم زبان باستانی هند پرداخت و رامایانا و هید و پادسه از منظومه های بسیار کهن سال آن کشور را به زبان آلمانی ترجمه کرد. اشعار و آثار ادبیش بسیار مقبول و مرغوب واقع شد. با گوته و شیللر و مادام دُ استال از مشاهیر و بزرگان ادب روابط و مناسبات دوستانه ای داشت.
اشلگل. [ اِ ل ِ گ ِ ] ( اِخ ) فریدریش ( 1772 - 1829 م. ). شاعر آلمانی و برادر اوگوست اشلگل. اشعار بسیار و آثاری درباره ادبیات و فلسفه و تاریخ از خود به یادگار گذاشت.شهرت وی مخصوصاً مدیون اشعار پرهیجانی است که بقصد تحریک و تهییج آلمانها برای جلوگیری از تجاوزات فرانسویها و منکوب ساختن متجاوزان به کشور آلمان سرود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم