بارت

لغت نامه دهخدا

بارت. ( اِخ ) هاینریش. یکی از مشاهیر سیاحان جغرافی دان آلمان است. وی در سواحل ایتالیا و بحر سفید مدت مدیدی سیاحت کردو درباره دریای مذکور اثری منتشر ساخته آنگاه جزو گروه سیاحانی که بریاست ریچاردسون بافریقا میرفتند درآمده از سال 1849 تا 1854 م. پنج سال در صحاری و میان اقوام وحشی بسیر و سیاحت پرداخت تا آنجا که همسفرانش درگذشتند و او تنها بازگشت ، و درباره افریقا سیاحت نامه مفیدی موسوم به «افریقای وسطی و شمالی » در 5 مجلد بدو زبان آلمانی و انگلیسی منتشر ساخت ، و نیزکتابی درباره لغات افریقای میانه منتشر کرد. وی بسال 1821 در هامبورگ تولد یافت و بسال 1865 درگذشت.
بارة. [ رَ ] ( اِخ ) شهر کوچک و ناحیه ای است از نواحی حلب و در آنجا قلعه ای است که دارای بوستانها است و آنرا زاویةالباره نامند. ( از معجم البلدان ) ( مراصد الاطلاع ). مؤلف قاموس الاعلام ترکی آرد: در زمان جنگهای صلیبی این قصبه و نقاط همجوارش پر از باغها و باغچه های خرم و خندان بوده و یک دژ بسیار استواری نیز در اینجا دیده میشده. در تاریخ 546 هَ. ق. ملک عادل نورالدین محمودبن زنگی این قلعه را با دیگر قلاعی که در این نواحی بود از چنگ اهل صلیب بدر آورد. ( قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).

فرهنگ فارسی

کاشف آلمانی آفریقای مرکزی ( و . هامبورگ ۱۸۲۱ - ف. ۱۸۶۵ م . ) .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم