اوقیه

لغت نامه دهخدا

( اوقیة ) اوقیة. [ اَ قی ی َ ] ( اِ ) وزنه ای معادل هفت مثقال. جوهری گوید در گذشته چنین بود ولی امروز متعارف در میان مردم و اطبا وزن ده درهم و 57 درهم است و آن یک استار و دو بخش ازسه بخش استار بود . ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( منتهی الارب ). چهل درم وزن. ( آنندراج ). ج ، اواقی. ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). اوقیه نزد طبیبان ده درم سنگ است. ( ذخیره خوارزمشاهی ). بوزن مکه بسنگ زر هفت مثقال و نیم باشد و بسنگ سیم قریب ده درم و چهار دانگ باشد و گروهی گفته اند اوقیه دوازده درم سنگ باشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ). عوام اوقیه را بتصحیف حقه گویند. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

جزئی از رطل، یک دوازدهم رطل، قریب ۷ مثقال.

فرهنگ فارسی

جزئی ازرطل، یک دوازدهم رطل، قریب ۷ مثقال، وقیه
( اسم ) مقیاسی است برای وزن و آن را برابر با ۱/۱۲ رطل ۷/۵ مثقال ۴٠ درم خالص نوشته اند. جمع : اواقی .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] مقیاس وزن را اُوقِیّه می گویند و از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.
اوقیه برابر با چهل درهم شرعی است.
اندازه مهر السنه
مهرالسنه دوازده و نیم اوقیه، برابر پانصد درهم است.
[ویکی فقه] اوقیّه. مقیاس وزن را اُوقِیّه می گویند و از آن به مناسبت در باب نکاح سخن رفته است.
اوقیه برابر با چهل درهم شرعی است. اندازه مهر السنهمهرالسنه دوازده و نیم اوقیه، برابر پانصد درهم است.