اسمند

لغت نامه دهخدا

( آسمند ) آسمند. [ م َ ] ( اِ ) دروغی که بقصد فریب گویند. || ( ص ) حیران. سرگشته. و بدین معنی شاید مصحف آسیمه باشد.

فرهنگ عمید

( آسمند ) ۱. دروغ گو، فریب دهنده.
۲. سرگشته، حیران.

فرهنگ فارسی

دروغگو، فریب دهنده، سرگشته، حیران
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال زندگی فال زندگی فال تک نیت فال تک نیت فال نخود فال نخود