اسلامیان

لغت نامه دهخدا

اسلامیان. [ اِ ] ( اِ مرکب ) ج ِ اسلامی ( بسیاق فارسی ). مسلمانان :
مرا اسلامیان چون داد ندْهند
شوم برگردم از اسلام ؟ حاشا.خاقانی.تحفه اسلامیان دعاست که یارب
خسرو اسلام شهریار بماناد.خاقانی.فرمانده اسلامیان دارای دوران اخستان
عادلتر بهرامیان پرویز ایران اخستان.خاقانی.

فرهنگ فارسی

اسلامی . مسلمانان .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم