ابنوسی

لغت نامه دهخدا

( آبنوسی ) آبنوسی. ( ص نسبی ) از آبنوس. برنگ آبنوس. سیاه. تیره. اغبر. و آبنوسی شاخ را بمعنی سورنای و شهنای آورده اند :
آن آبنوسی شاخ بین مار شکم سوراخ بین
افسونگر گستاخ بین لب بر لب یار آمده.خاقانی.

فرهنگ فارسی

( آبنوسی ) ( صفت ) ۱- از آبنوس ساخته از آبنوس . ۲ - برنگ آبنوس سیاه اغبر.
از آبنوس برنگ آبنوس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال احساس فال احساس فال انبیا فال انبیا فال تاروت فال تاروت