لغت نامه دهخدا
نمین.[ ن َ ] ( اِخ ) یکی از بخش های چهارگانه شهرستان اردبیل است و در منطقه کوهستانی معتدل هوائی واقع شده و محدود است از شمال به روسیه و از مشرق به گردنه حیران و مرز روسیه و از جنوب به رودخانه قره سو و از مغرب به دهستان رضی. این بخش یک دهستان مرکزی و جمعاً 113 آبادی کوچک و بزرگ دارد و جمعیت آن در حدود 51019 تن است. مرکز بخش قصبه نمین است که در دهستان مرکزی بخش واقع است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
نمین. [ ن َ ] ( اِخ ) دهستان مرکزی بخش نمین شهرستان اردبیل است و از 26 آبادی تشکیل شده است. جمعیت آن در حدود 14022 تن است. مرکز دهستان و مرکز بخش قصبه نمین و قریه های مهم دهستان عبارتند از عنبران بالا، عنبران پائین ، خانقاه ، دودران ، خانقاه پایین ،میناآباد، سلوط. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
نمین. [ ن َ ] ( اِخ ) قصبه مرکزی بخش نمین است و در 25 هزارگزی شمال شرقی شهر اردبیل ، در منطقه کوهستانی معتدل هوائی ، روی 48درجه و 29 دقیقه و 30 ثانیه طول و 38 درجه و 25 دقیقه و 25 ثانیه عرض جغرافیائی واقع است. ساعت 12 ظهر نمین برابر است با 40 دقیقه بعدازظهر تهران. جمعیت قصبه 4469 تن است. آب قصبه از چشمه سارها و رودخانه نمین تأمین می شود و محصولش غلات و حبوبات و میوه هاست. شغل اهالی زراعت و گله داری و سوداگری و گلیم بافی و قالی بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).