نبد

لغت نامه دهخدا

نبد. [ ن َ ] ( ع مص ) ساکن و راکد شدن. ( از معجم متن اللغة ): نَبَدَنَبَداً او نَبْداً؛ سکن و رکد. ( معجم متن اللغة ).
نبد. [ ن َ ب َ ] ( ع مص ) نَبْد. رجوع به نَبْد شود.

فرهنگ فارسی

ساکن و راکد شدن سکن ور کد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم