نظاری

لغت نامه دهخدا

نظاری. [ ن َظْ ظا ] ( ع ص ) شتر خوب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

ماخوذ از تازی : شتر خوب .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال احساس فال احساس فال چوب فال چوب فال تاروت فال تاروت