میهمان دوست

لغت نامه دهخدا

میهمان دوست. ( ص مرکب ) مهمان دوست :
درویش نواز و میهمان دوست
اقبال در او چو مغز در پوست.نظامی.و رجوع به مهماندوست شود.

فرهنگ فارسی

مهماندوست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند